قانون انضباط مالی، ممنوعیت تامین مستقیم و انتشار منظم اوراق با منحنی بازده شفاف ضروری است. بازارگردانی حرفهای و پایگاه سرمایهگذاران متنوع، فشار بر پایه پولی را میکاهد.
مدیریت بدهی دولت میتواند به ثبات پولی کمک کند از چند جهت:
1. **کنترل تورم**: اگر دولت بدهیهای خود را به گونهای مدیریت کند که از چاپ پول برای پوشش بدهیها اجتناب کند، میتواند تورم را کنترل کند. افزایش شدید پول در گردش میتواند به تورم بالا منجر شود که ثبات پولی را تهدید میکند.
2. **ثبات نرخ بهره**: مدیریت موثر بدهی دولتی به دولت اجازه میدهد تا نرخ بهره را پایدار نگه دارد. نرخهای بهره پایدار، پیشبینیپذیری بیشتری را برای کسب و کارها و مصرفکنندگان فراهم میکند و میتواند به تثبیت اقتصاد کمک کند.
3. **اعتماد به سیاستهای اقتصادی**: مدیریت مؤثر بدهی میتواند اعتماد عمومی و بینالمللی به سیاستهای اقتصادی دولت را افزایش دهد. وقتی سرمایهگذاران و شهروندان به این باور برسند که دولت بدهیهای خود را به طور پایدار مدیریت میکند، احتمال رفتارهای اقتصادی بیثبات کاهش مییابد.
4. **کاهش فشار بر سیاستهای پولی**: اگر دولت بتواند بدهیهای خود را به شکل کارامدی مدیریت کند، بانک مرکزی نیاز کمتری به تنظیمات شدید سیاستهای پولی برای جبران مشکلات بدهی خواهد داشت. این باعث میشود تا بانک مرکزی بتواند بر اهدافی مانند کنترل تورم و اشتغال تمرکز بیشتری کند.
5. **پایداری بلندمدت مالی**: مدیریت مؤثر بدهی دولتی میتواند به ایجاد تعادل بلندمدت در بودجه کمک کند، کاهش کسری بودجه و ایجاد منابع مالی برای هزینههای ضروری مانند زیرساختها و خدمات عمومی، بدون آسیب به ثبات پولی.
بنابراین، مدیریت دقیق و کارآمد بدهی دولت میتواند به حفظ و تقویت ثبات پولی کمک کند که برای سلامت کلی اقتصاد بسیار حائز اهمیت است.
برای مشاهدهٔ ادامه، خرید کنید
دسترسی سریع و فوری
خبر
کربلا
حرمها